مطالعه
ضربالمثلهای هر ملت به خوبی میتواند خلقیات، عادات خوب و بد، فکر و
اندیشه، حساسیتها و یا علایق مردمان را نشان دهد. ضربالمثلها نشاندهنده
رفتارهای بهنجار و نابهنجار و ارزشها و ضد ارزشهای اجتماعی هستند که
مردم آنها را پذیرفته یا رد کردهاند؛ از این حیث امثال و حکم بیش از ادب
مکتوب و شعر و نثر تجلیگاه اندیشههای اجتماعی است، چه آنکه شعر و ادبیات
نویسندگان مشخص و معلوم دارد، اما ضربالمثلها از بطن جامعه درآمدند.
مثلها گوینده مشخصی ندارند و همه مردم طی تاریخ آنها را صیقل دادهاند.
با این وصف در باشگاه ضربالمثل این بار به نقل حکایت کوتاهی از ضربالمثل «مرغی که تخم طلا میگذاشت، مرد» میپردازیم.
**************************
این
ضربالمثل را معمولا افرادی به کار میبرند که روزگاری در حقشان اجحافی
شده و آنها به دلیل نداشتن پشتوانهای در برابر آن اذیت و آزار سکوت کردند
و هیچ نگفتند.
دست روزگار اما به این افراد ستمدیده، توانایی میدهد که در برابر دیگران میایستند و دیگر از خواسته حق خودشان کوتاه نمیآیند.
در
واقع این توانمندی به دست آمده حالا به هر شکل و نوعی که باشد، به آنها
این قدرت را میدهد که به دیگرانی که روزی به ناحق اجحافی در حقشان کردند،
میفهمانند که دیگر آن آدم سابق نیستند و در برابر تضییع حقشان سکوت
نمیکنند.