امیر

سلام

امیر

سلام

راز محبوبیت سردار سلیمانی

سردار سرلشکر "قاسم سلیمانی" فرمانده سپاه قدس در منطقه غرب آسیا با کمک‌های مستشاری خود توانسته کشورهای عراق و سوریه را از گسترش تروریسم نجات دهد.  
 

رسانه های خارجی معتقدند که عامل پیروزی بر داعش در منطقه غرب آسیا فرمانده سپاه قدس بوده و در این زمینه استفاده از تجربیات سردار "قاسم سلیمانی" حائز اهمیت است.  
 


فرمانده سپاه قدس جمهوری اسلامی ایران در داخل کشور از وجهه و محبوبیت بسیاری برخوردار است و نمونه عینی آن را می توان به احتمال خبر حضور وی در دانشگاه  "شهید بهشتی" دانست که هزاران دانشجو تالار  "ابوریحان بیرونی" را برای دیدار با فرمانده سپاه قدس جمهوری اسلامی ایران  پر کردند که البته این دانشجویان از گرایش‌ها و طیف‌های فکری مختلف بودند و این نشان دهنده محبوبیت  سردار سلیمانی است.  
 

راز محبوبیت

راز محبوبیت

راز محبوبیت

راز محبوبیت

راز محبوبیت


سوال اینجاست که راز محبوبیت سردار قاسم سلیمانی چیست و چرا هر زمان که خبری از حضور وی در یکی از مراسم‌ها عنوان می‌شود جمعیت انبوهی در آن مراسم حضور پیدا می‌کنند که البته در چند روز اخیر خبر احتمال حضور وی در دانشگاه  "شهید بهشتی" جمعیت مافوق تصوری را به تالار  "ابوریحان"  دانشگاه شهید بهشتی کشانده بود.  
 


***دلیل اول محبوبیت: "سردار سلیمانی" کم سخن می‌گوید و بیشتر عملگراست

یکی از دلایلی که باعث می شود فرمانده سپاه قدس از محبوبیت برخوردار شود این است که او کمتر صحبت می کند و بیشتر عملگراست و این موضوع توجه بسیاری را به خود جلب کرده است.  


**بیزینس اینسایدر: سردار "قاسم سلیمانی"، "مغز متفکر" عملیات ضد تروریستی 

پایگاه اینترنتی "بیزینس اینسایدر" با انتشار عکسی از سرلشکر"قاسم سلیمانی" فرمانده سپاه قدس ایران در کنار "هادی‌العامری" فرمانده سپاه بدر عراق، در گزارشی به قلم "مایکل بی‌کِلی" نوشت: قاسم سلیمانی و هادی‌العامری آزادسازی شهر "جلولا" از چنگال داعش را جشن گرفتند. یکی از مقامات ارشد نظامی آمریکا که مدت طولانی در عراق خدمت کرده است معتقد است قاسم سلیمانی مغز متفکر عملیات نظامی ایران، کنترل همه امور را در اختیار دارد.


 این گزارش مدعی شد: آمریکا زمانی که با طرح  "قاسم سلیمانی" در عراق همراهی کرد در واقع عراق را به ایران واگذار کرد. در نهایت هم نیروهای خود را از عراق خارج کرد، اما همچنان هم برای ایجاد ثبات در این کشور تلاش می‎کند.


 



**آبزرور: "قاسم سلیمانی" تنها کسی است که می‌تواند داعش را شکست دهد

روزنامه انگلیسی "آبزرور" تأکید کرد که سردار "قاسم سلیمانی" فرمانده سپاه قدس احتمالاً تنها کسی است که می‌تواند داعش را شکست دهد. "آبزرور" عنوان داشت: هنگامی‌که در ژوئیه گذشته ارتش عراق از مقابل داعش گریخت، این ژنرال ایرانی در صحنه حضور یافت و چند ساعت پس از سیطره داعش بر موصل، سلیمانی در بغداد بود و از آن زمان عملیات دفاع از بغداد را هماهنگ و نیروها را بسیج کرد.



راز محبوبیت

"آبزرور" در پایان خاطرنشان کرد: سردار سلیمانی همچنین وقتی داعش، اربیل را تهدید کرد به کردستان عراق در شمال این کشور رفت. فرمانده سپاه قدس در اقصی نقاط عراق مورد ستایش و قدردانی قرار گرفت به ویژه از سوی شیعیان؛ چرا که او احتمالاً تنها کسی است که می‌تواند پیشروی داعش را متوقف کند.



**گاردین: حتی کسانی که "سلیمانی" را دوست ندارند، او را فردی باهوش می‌دانند

 روزنامه "گاردین" در مورد فرمانده سپاه قدس تاکید می‌کند: «حتی کسانی که "سلیمانی" را دوست ندارند، او را فردی باهوش می‌دانند؛ بسیاری از مقامات آمریکا که این چند ساله را صرف متوقف کردن کار افراد وفادار به سلیمانی کرده‌اند، می‌گویند مایل هستند او را ببینند و معتقدند که مبهوت کارهای او شده‌اند. ژنرال سلیمانی برای غربی‌ها شبحی مرموز است که سایه وار در کمین دشمنان می‌نشیند و ناگهان چون صاعقه فرود می‌آید.

کمتر شاهد بودیم که فرمانده سپاه قدس سخنرانی کند و یا مصاحبه ای داشته باشد و در این زمینه هر زمان که صحبت از سخنرانی یا مصاحبه سردار سلیمانی مطرح می شود برای بیننده و مخاطب جالب بوده و جاذبه ایجاد می کند همانند سخنرانی که وی در کرمان درباره منابع نفت داعش در دیروز و کرکوک داشت و این موضوع باعث شد رسانه های خارجی نظرشان به صحبت های فرمانده سپاه قدس جلب شود.  


**نیوزویک :  "سردار سلیمانی" مغز متفکر نظامی ایران در صحنه مبارزه با تروریسم

نشریه "نیوزویک" در مقاله‎ای به نقش ایران در مبارزه با تروریسم پرداخت و نوشت: ایران ظرف مدت زمانی که عناصر داعش وارد خاک عراق شدند، بهترین آموزش‎ها و مشورت‎ها را به نیروهای عراقی اعطا کرده و کمک‎های نظامی از قبیل سلاح به بغداد ارائه داده است. در مقاله نیوزویک آمده است ایران همچنین از طریق مغز متفکر نظامی خود یعنی "قاسم سلیمانی" فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران که بسیاری از فرماندهان نظامی او را فرمانده و استراتژیستی ممتاز می‎دانند، به عراق کمک کرده است.

راز محبوبیت

راز محبوبیت


***دلیل دوم محبوبیت: فرمانده سپاه قدس متعلق به هیچ جناحی نیست

یکی دیگر از دلایلی که عامل و باعث محبوبیت فرمانده سپاه قدس شده این که او به هیچ طیف و جناحی تعلق ندارد و کشور خود را به عنوان معیار قبول داشته و در این راستا حرکت می‌کند و مردم با توجه به این که می‌بینند هیچ موضع‌گیری خاصی از فرمانده سپاه قدس در حوزه سیاسی و جناحی دیده نمی‌شود؛ لذا به شخصیت او احترام می گذارند.
 
 


**دلیل سوم محبوبیت: ظرفیت‌سازی در جهان اسلام برای مقابله با تروریسم و استکبار

لازم به توضیح است که می‌توان به این موارد جمع کردن و ظرفیت‌سازی قدرت جهان اسلام برای مقابله با استکبار و تروریسم را از دلایل دیگر محبوبیت فرمانده سپاه قدس جمهوری اسلامی ایران  دانست که باعث شده او در منطقه غرب آسیا بالاتر از "هاکان فیدان" رئیس سابق دستگاه اطلاعات ترکیه و "شاهزاده بندر بن سلطان" رئیس سابق دستگاه اطلاعات عربستان قرار بگیرد.   

 
***صحبت های ضرغامی درباره  "سردار سلیمانی" عزت "الله ضرغامی" رئیس سابق سازمان صدا و سیما با اشاره به ویژگی‌های سردار سلیمانی فرمانده سپاه قدس جمهوری اسلامی ایران گفت: ‌فرمانده سپاه قدس با جمع کردن ظرفیت‌های جهان اسلام، مدیریت مستشاری و با شجاعت در صحنه ایستاده‌ و قدرتی را در منطقه ایجاد کرده که قابل وصف نیست

داستان ازدواج امام حسن عسگری (ع) با شاهزاده روم

مادر امام زمان(ع) نامش «ملیکه» (ملیکا) بود، او از طرف پدر، دختر «یشوعا» فرزند امپراطور روم شرقی بود، و از طرف مادر، نوه «شمعون» بود. شمعون از یاران مخصوص حضرت عیسی(ع) و وصی او بود.
ملیکه با اینکه در کاخ می‌زیست و با خاندان امپراطوری زندگی می‌کرد، اما آن چنان پاک و باعفّت بود که گویی نسبتی با این خاندان نداشت، بلکه به مادر و خانوادة‌ مادری خود رفته و زندگیش همچون زندگی شمعون، و عیسی بن مریم از صفا و معنویت و پاکی خاصّی برخوردار بود. از این رو نمی‌خواست، با خاندان امپراطوری دنیا پرست، بیامیزد بلکه دوست داشت و هدفش این بود که در یک خانواه پاک خداپرست، زندگی کند، خداوند او را در این هدف کمک کرد و او را به طور عجیب به خواسته و هدفش رساند.
خواستگاری و مجلس عقد حضرت نرجس «علیها السلام»
ملیکه وقتی که به سنّ ازدواج رسید، جدّش امپراطور روم، خواست او را به همسری برادرزاده‌اش درآورد. با توجه ‌به اینکه کسی نمی‌توانست از فرمان امپراطور سرپیچی نماید، امپراطوری از طرف برادرزاده‌اش، از ملیکه خواستگاری کرد و سپس مجلس عقد بسیار باشکوهی ترتیب داد که در آن مجلس سیصد نفر از برگزیدگان روحانیون و کشیشان مسیحی و هفتصد نفر از افسران و فرماندهان ارتش و چهار هزار نفر از اشراف و معتمدین و ثروتمندان شرکت داشتند.
مجلس در کاخ با شکوه امپراطور برگزار شد، تخت بزرگی را که با انواع جواهرات و طلا و نقره و یاقوت و عقیق، آراسته شده بود، در جای مخصوص کاخ گذاشتند، برادرزاده امپراطور روی آن تخت نشست، تشریفات مراسم عقد فراهم شد، دربانان و خدمتگزاران با لباسهای مخصوص خدمت هر یک در جایگاه خود ایستادند، در اطراف کاخ قندیلها و چهل چراغها، مجلس را جلوه خاصّی داده بود، ناقوس نواخته شد، روحانیون برجستة مسیحی کنار تخت با عبا و کلاه و لباس مخصوص، شمعدان به دست در دو طرف به صف ایستادند و کتاب مقدّس انجیل در دست داشتند، همین که انجیل را گشودند که آیات آن را تلاوت کنند، ناگهان زلزله آمد، کاخ لرزید، و هر کسی که روی تخت نشسته بود بر زمین افتاد، خود امپراطور و برادرزاده‌اش نیز از تخت بر زمین افتادند، ترس و لرز حاضران را فراگرفت، یکی از کشیشان بزرگ به حضور امپراطور آمد و عرض کرد: «این حادثه عجیب، نشانه ‌بلا و خشم خدا و علامت پایان یافتن آیین و مراسم است، ما را مرخص فرمایید برویم» . امپراطور اعلام ختم مجلس کرد، و همه رفتند، سپس دستور داد آنچه که از تخت و قندیل و چراغ و چیزهای دیگر که درهم ریخته و افتاده بود همه را به جای خود گذاشتند.
این بار امپراطور تصمیم گرفت که «ملیکه» را به همسری برادرزاده دیگرش درآورد، و با خود گفت شاید این حادثه زلزله، برای آن بود که «ملیکه همسر برادرزاده اوّلی نگردد بلکه همسر برادرزاده دوّمی شود. دستور داد مجلس را در کاخ مثل مجلس سابق آراستند، دربانان و خدمتکاران در جایگاهی مخصوص قرار گرفتند، تخت مخصوص را نیز در جای خود گذاشتند روحانیون برجسته مسیحی را بادست گرفتن شمعدانها و با لباسهای مخصوص در کنار تخت قرار گرفتند، برادرزاده دوّمی بر تخت مخصوص نشست، همین که مراسم عقد شروع شد، و کشیشان خواستند عقد بخوانند، بار دیگر حادثه زلزله رخ داد و همة‌ حاضران پریشان شدند و رنگها پرید و مجلس به هم ریخت و تختها واژگون شد، امپراطور و برادرزاده دوّمی، از تخت بر زمین افتادند و همه وحشت زده از کاخ بیرون آمدند و به خانه‌های خود رفتند.
امپراطور، بسیار ناراحت شد، در اندوه و غم و فکر فرو رفت و لحظه‌ای این دو حادثه عجیب را فراموش نمی‌کرد.
خواب عجیب نرجس«علیها السلام»
آن شب ملیکه در عالم خواب دید، جدّش شمعون همراه حضرت مسیح «علیه‌السلام» و عدّه‌ای از یاران مخصوص حضرت مسیح(ع) وارد کاخ شدند، ناگهان منبری بسیار با شکوه به جای تخت امپراطور گذاشته شد، سپس دید دوازده نفر که مردانی بسیار خوش سیما و نورانی و زیبا بودند وارد کاخ شدند، در عالم خواب به ملیکه گفته شد، اینها که وارد شدند، پیامبر اسلام(ص) و علی، حسن و حسین، امام سجاد، امام باقر، امام صادق، امام کاظم، امام رضا، امام جواد، امام هادی و امام حسن عسکری(ع) هستند.
ناگهان مشاهده کرد که پیامبر اسلام(ص) به حضرت مسیح(ع) رو کرد و گفت: ما به اینجا آمده‌ایم تا «ملیکه» را از شمعون برای فرزندم «حسن عسکری» خواستگاری کنیم.
حضرت مسیح(ع) به شمعون گفت: به به، سعادت به تو رو کرده، خود را با دودمان محمد«صلی الله علیه و آله» پیوند بده، شمعون از این پیشنهاد بسیار خوشحال شد. آنگاه حضرت محمد(ص) به منبر رفت و خطبة عقد را خواند و «ملیکه» را به عقد امام حسن عسکری «علیه‌السلام» در آورد، و سپس حضرت مسیح و شمعون و یاران مسیح(ع) به این عقد گواهی دادند.
پذیرفتن اسلام در عالم خواب
«ملیکه» می‌گوید‌: از خواب بیدارشدم ولی ماجرای خواب را به هیچ کس و حتّی جدم امپراطور روم، نگفتم، تا مبادا به من آسیبی برسانند، ولی شب و روز در فکر این خواب عجیب بودم، و با خود می‌گفتم من در اینجا، و امام حسن عسکری(ع) در شهری بسیار دور از اینجا، چگونه به خانة ‌او راه می‌یابم، محبّت امام حسن عسکری(ع) سراسر دلم را گرفته بود تنها به او می‌اندیشیدم تا اینکه بیمار و رنجور شدم، تمام پزشکان روم را به بالین من آوردند، ولی معالجه آنها بی‌نتیجه ماند، چرا که بیماری من، بیماری جسمی نبود! تا با معالجة آنها خوب شوم.
روزی پدرم که از من ناامید شده بود، به من گفت: آیا هیچ آروزیی داری تا آن را برآورم،‌ گفتم‌: آرزویم این است که به زندانیان مسلمان که در جنگ اسیر و دستگیر شده‌اند، سخت نگیرید،  و آنها را از شکنجه معاف دارید تا شاید به خاطر این کار خوب، خداوند حال مرا نیک کند و سلامتی مرا به من بازگرداند، و حضرت مسیح(ع) و مادرش مریم(ع) بر این کار نیک به من لطف و مرحمت کنند.
پدرم خواستة مرا برآورد، عدّه‌ای از زندانیان مسلمان را آزاد کرد، و مجازات و شکنجة بعضی را بخشید، بسیار خوشحال شدم، از آن به بعد روز به روز حالم بهتر می‌شد، همین موضوع باعث شد که پدرم دستور داد تا بیشتر از زندانیان مسلمان، دلجویی کنند و آنها را ببخشند و خوشنودی آنها را به دست آورند.
چهارده شب از این جریان گذشت، شبی خوابیده بودم،‌ در خواب دیدم فاطمه زهرا(س) بانوی بزرگ دنیا و آخرت، همراه مریم(علیها السلام) و بانوان دیگر نزد من آمدند، حضرت مریم به من گفت که این بانو مادر همسر توست.
بی اختیار به یاد همسرم امام حسن عسکری(ع)  افتادم، و قلبم فرو ریخت و به حضرت فاطمه «علیها السلام» عرض کردم از حسن عسکری گله دارم که سری به من نمی‌زند دیگر گریه امانم نداد، زار زار گریستم.
فاطمه(س) فرمود: تا تو مسیحی هستی، فزندم به سراغ تو نمی‌آید، اگر می‌خواهی خدا و حضرت مسیح(ع) از تو خشنود شوند، دین اسلام را بپذیر تا چشمت به جمال امام حسن عسکری روشن شود.
گفتم: ای بانوی بزرگ! با تمام وجودم حاضرم که اسلام را بپذیرم.
فرمود: بگو
اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلّا اللهٌ وَ اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمّداَ رَسُولُ اللهِ؛ گفتم: «گواهی می‌دهم به یکتایی خدا و پیامبری حضرت محمد«صلی الله علیه و آله»».
آنگاه فاطمه زهرا «علیها السلام» مرا به آغوش محبتش گرفت و نوازش داد و فرمود: خوشحال باش! به تو مژده می‌دهم که از این به بعد امام حسن عسکری «علیه‌السلام»  به دیدارت خواهد آمد و تو به زیات او موفّق می‌شوی!
از خواب بیدار شدم بسیار خوشحال بودم و همواره شهادت به یکتایی خدا و پیامبری محمد(ص) را به زبان می‌گفتم، و در انتظار دیدار امام حسن عسکری(ع) بودم تا شب بعد شد، در همین فکر و اندیشه خوابیدم، در خواب دیدم امام حسن عسکری(ع) به دیدار من آمد، از دیدار او بسیار خوشحال شدم، گله کردم که چرا به دیدار من نمی‌آمدی با اینکه دلم غرق محبّت تو بود!
فرمود: علت جدایی این بود که تو در دین اسلام نبودی، از این به بعد به دیدار تو خواهم آمد،‌ تا روزی که خداوند تو را در ظاهر همسر من گرداند.
از خواب بیدار شدم، هر شب آن بزرگوار را می‌دیدم، از آن به بعد حالم رو به بهبود می‌رفت و به لطف خدا سلامتی خود را باز یافتم.
جنگ مسلمانان با رومیان
«ملیکه» همچنان آروز می‌کرد که روزی بیاید و از میان خاندان امپراطور روم دور شود، و از آلودگی دنیا پرستی این خاندان نجات یابد تا به افتخار و سعادت خدمت در خانه امام حسن عسکری برسد.
در یکی از مسافرتها که «ملیکه» با عدّه‌ای از بانوان همراه امپراطور بود، به لشکر اسلام برخوردند، سپاه روم با سپاه اسلام درگیر جنگ شد، در این جنگ مسلمانان پیروز شدند، عده‌ای از زنان از جمله«ملیکه »‌اسیر مسلمانان شدند، اسیران را بوسیله کشتی از راه رودخانه دجله به بغداد برای فروش آوردند، یکی از فروشندگان، برده فروش معروفی بنام«عمرو یزید» بود.
تعیین نمایندة امام هادی«علیه‌السلام» برای خریداری
روزی امام هادی(ع) پدر بزرگوار امام حسن عسکری(ع) یکی از یارانش به نام «بشر بن سلیمان» را که در خرید و فروش برده نیز سابقه داشت در شهر سامرا دید و نامه‌ای که به زبان رومی نوشته بود و زیر آن را امضا کرده بود به او داد و همیانی پول نیز جداگانه به او داد و فرمود: «می‌خواهم بروی بغداد و با این همیانِ پول، کنیزی را خریداری کنی و به اینجا بیاوری».
بشر بن سلیمان گفت: بسیار خوب، هر امری بفرمایی اطاعت می‌کنم.
امام هادی(ع) فرمود: حال بشنو تا توضیح دهم که چگونه کنیزی را خریداری می‌کنی؟ فلان روز از اینجا به طرف بغداد حرکت می‌کنی، سعی کن اوّل صبح فلان روز در کنار پل رودخانة معروف بغداد باشی، وقتی به آنجا رسیدی می‌بینی چند کشتی کنار آب می‌آیند تا بار خود را خالی کنند، در این میان می‌بینی زنانی را که اسیر کرده‌اند، از کشتیها پیاده می‌کنند و به عنوان کنیز در معرض فروش قرار می‌دهند.
مشتریها می‌آیند و کنیزها را می‌خرند و با خود می‌برند، همچنان نگاه کن یک وقت می‌بینی در یکی از این کشتیها «عمرو بن یزید» دختری را در معرض فروش قرار می‌دهد، با اینکه پرده‌داران می‌خواهند کنیزان را به خریداران نشان دهند، آن دختر، خود را نشان نمی‌دهد، حجاب و عفّت خود را حفظ می‌کند، ‌او دو لباس حریر پوشیده و یک لباس پوستی گرانبها بر دوش دارد.
خریداران متوجّه او می‌شوند، و اصرار می‌کنند که او را خریداری کنند، او ناراحت می شود و به زبان رومی‌ می‌گوید :‌«وای که حجابم آسیب دید» یکی از خریداران می‌گوید: من این کنیز را به سیصد دینار خریدارم.
آن دختر به او می‌گوید: «اگر به اندازة ملک سلیمان دارایی داشته باشی، حاضر نیستم کنیز تو شوم.»
عمرو بن یزید به آن دختر می‌گوید: چاره‌ای نیست، باید تو را فروخت.
او می‌گوید: شتاب نکن، آن خریداری که من می‌خواهم پیدا می‌شود، مگر نه این است که معامله باید از روی رضایت باشد.
در این موقع نزد «عمر بن یزید» برو؛ بگو نامه‌ای برای این بانو دارم که به زبان رومی نوشته شده است، این نامه را به آن بانو بده بخواند اگر راضی شد، او را برای صاحب نامه که اوصاف و نشانه‌های صاحب نامه در آن نوشته شده، خریداری می‌کنم، وقتی که نامه را به او دادی او راضی می‌شود آنگاه او را خریداری کن و به اینجا بیاور.
«ملیکه» وقتی که همراه عدّه‌ای از بانوان اسیر شد، برای اینکه کسی او را نشناسد، خود را نرگس نامید (که تلفّظ عربی‌اش همان نرجس است)
بشر بن سلیمان طبق پیشنهاد امام هادی«علیه‌السلام» همان روز معین به بغداد آمد، صبح زود کنار پل بغداد رفت، دید کشتیها رسیدند، و کنیزها را در معرض فروش قرار دادند، در این هنگام کنیزی را دید که دارای آن اوصافی است که امام هادی«علیه‌السلام» فرموده بود، خریداران اصرار دارند که او را بخرند، ولی او مایل نیست کنیز آنها شود.
بُشر جلو آمد و با اجازة فروشنده، نامة امام هادی«علیه‌السلام» را به «نرجس» داد، نرجس تا آن را گشود و خواند، بی‌اختیار منقلب شد و اشک در چشمانش حلقه زد، در حالی که گریة شوق گلویش را گرفته بود به صاحبش عمرو بن یزید گفت: مرا به صاحب این نامه بفروش، و اصرار و تأکید کرد که مرا حتماً به صاحب این نامه بفروش.
عمرو بن یزید، گفت: ‌بسیار خوب، مانعی ندارد، آنگاه در مورد قیمت او با بُشر بن سلیمان صبحت کرد، او به همان مقدار پولی که در همیان بود و امام هادی«علیه‌السلام» فرستاده بود، راضی شد. بُشر می‌گوید: همیان را دادم و کنیز را خریدم و با او از آنجا حرکت کردیم. او همواره نامه را بیرون می‌آورد و می‌بوسید و به چشم می‌کشید، من از روی تعجب گفتم تو که هنوز صاحب نامه را نمی‌شناسی چرا این قدر نامه را می‌بوسی؟
گفت: «معرفت و شناخت تو اندک است، اگر پیامبر «صلی الله علیه و آله» و جانشینان آنان را می‌شناختی چنین نمی‌گفتی!»
آنگاه داستان خود را از اوّل تا آخر برای من بیان کرد، من به پاکی و شخصیت معنوی و فکر بلند و عالی حضرت نرجس«علیها السلام» پی بردم، و از آن پس بیشتر احترامش کردم تا رسیدیم، به سامّرا، و او را به حضور امام هادی علیه‌السلام بردم.
در این وقت امام هادی(ع) به او خوش آمد گفت، و احوالپرسی کرد، و سپس خواهر حکیمه خاتون را خبر کرد، و به او فرمود:‌ این است آن بانوی محترمه‌ای که در انتظار او بودی، حکیمه او را در آغوش گرفت، و خوش آمد و تبریک به او گفت، امام هادی«علیه‌السلام» به او فرمود: «عزّت اسلام و ذلّت نصرانیت را چگونه دیدی؟» او عرض کرد: «چگونه چیزی را بیان کنم که شما بهتر از من می‌دانید.»
سپس امام هادی علیه‌السلام به خواهرش حکیمه فرمود: او را به خانه ببر و دستورات اسلامی را به او بیاموز، او همسر فرزندم حسن، و مادر مهدی آل محمد(ص) خواهد بود.
مژدة امام هادی«علیه‌السلام» به نرجس«علیها السلام»
امام هادی «علیه‌السلام» به «نرجس» رو کرد و گفت:
«مژده باد تو را به فرزندی که سراسر جهان را با نور حکومتش پر از عدالت و دادگری کند، همان گونه که پر از ظلم و جور شده باشد.»
خواهر امام هادی«علیه‌السلام» حکیمه، او را به عنوان سیده (خانم) می‌خواند. آن بانوی با سعادت در سال 261 هجری و به روایتی قبل از شهادت امام حسن عسکری«علیه‌السلام» از دنیا رفت، قبر شریفش در سامّرا کنار قبر منوّر امام حسن عسکری «علیه‌السلام» است.
این است لیاقت و استعداد یک زن که شخصیتش به جایی می‌رسد که قائم آل محمد«علیه‌السلام» منجی جهان بشریت، از دامن پاک او برمی‌خیزد.
منبع: کتاب زنان مردآفرین - محمد مهدی اشتهاردی

نتانیاهو مبتلا به سرطان است.

به نقل از پایگاه خبری «البوابه»، روزنامه یدیعوت آحارونوت فاش کرد "بنیامین نتانیاهو،" نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی به سرطان روده مبتلاست و باید چند آزمایش پزشکی از جمله عکسبرداری روده را انجام دهد که مستلزم بیهوشی است. 


این روزنامه تاکید کرد "موشه یعلون،" وزیر جنگ رژیم صهیونیستی به مدت بیست تا سی دقیقه مسئولیت ریاست کابینه این رژیم را در مدت بیهوشی نتانیاهو برعهده می گیرد. 

گفتنی است نتانیاهو در سال 2013 هم آزمایش های مشابه پزشکی انجام داد که وجود یک غده در روده بزرگ او را نشان داد.

تصویب قطعنامه شورای امنیت در باره سوریه



به نقل از رویترز، پس از تصویب قطعنامه مربوط به سوریه به اتفاق آرا در شورای امنیت، وزیران خارجه اعضای این شورا در این خصوص اظهار نظر کردند.

سرگئی لاوروف وزیر امورخارجه روسیه تاکید کرد فقط مردم سوریه حق دارند درباره آینده سیاسی خود تصمیم بگیرند و قطعنامه شورای امنیت با هدف کمک به روند انتقال سیاسی در سوریه تصویب شده است.
جان کری وزیر خارجه آمریکا در نشست شورای امنیت پس از تصویب قطعنامه سوریه اعلام کرد:
تلاش ها برای جلوگیری از دستیابی سازمان دولت اسلامی(گروهک تکفیری صهیونیستی داعش) به منابع مالی را افزایش می دهیم.
وی قطعنامه شورای امنیت را نقطه عطفی خواند که از مخالفان مسئولیت پذیر و دولت سوریه می خواهد برای تشکیل دولتی مقتدر و دارای حاکمیت ملی در طول شش ماه اقدام و همکاری کنند.
وزیر امور خارجه آمریکا مدعی شد رئیس جمهور سوریه بشار اسد دیگر توان و اعتبار لازم را برای حکومت در این کشور ندارد و عقل حکم می کند که از مقام خود کنار برود.
در همین حال وانگ یی وزیر خارجه چین در نشست شورای امنیت پس از تصویب قطعنامه سوریه گفت: باید به راه حلی برسیم که همه سوری ها آن را می پذیرند.
لوران فابیوس وزیر خارجه فرانسه نیز در نشست شورای امنیت پس از تصویب قطعنامه سوریه اعلام کرد: باید جامعه بین المللی اصول معتبری را در گفتگوها میان نظام سوریه و گروه های مخالف پی ریزی کند.
وی مدعی شد: یکپارچه شدن گروه های مخالف نظام سوریه در کنفرانس ریاض یک موفقیت مهم است. تا زمانی که نظام بشار اسد بر سر کار باشد، تحقق آشتی حقیقی در سوریه غیر ممکن است.
وی گفت: اجرای آتش بس باید همزمان با آغاز مرحله انتقالی در سوریه باشد.
از سوی دیگر بان کی مون دبیر کل سازمان ملل اعلام کرد: از پیشنهاد بین المللی برای حمایت از سوری ها استقبال می کنیم. سازمان ملل آماده میزبانی گفتگو میان سوری هاست. نباید گروه های مسلح از سلاح علیه غیرنظامیان استفاده کنند.
نماینده نیجریه در شورای امنیت پس از تصویب قطعنامه سوریه اعلام کرد:گروه های تروریستی از وضع موجود در سوریه استفاده و جایگاه خود را در این کشور تقویت کرده اند.
وی افزود: برقراری آتش بس در سوریه گام نخست است و باید به آن متعهد بود تا بتوان راه حل سیاسی را در این کشور اجرا کرد.
نماینده مالزی در شورای امنیت پس از تصویب قطعنامه سوریه اعلام کرد:این قطعنامه را که بیانگر اراده جامعه بین المللی درباره سوریه است تصویب کردیم.
وی یاد آور شد:اقدامات خشونت بار را علیه غیرنظامیان در سوریه محکوم می کنیم و خواهان بازخواست عاملان این جنایات هستیم. وی همچنین تاکید کرد: باید حفظ یکپارچگی ارضی و استقلال سوریه مبنای هر گونه راه حل سیاسی در این کشور باشد.
ناصر جوده وزیر خارجه اردن نیز در سخنان خود پس از تصویب قطعنامه سوریه در شورای امنیت گفت: نشست امروز نقطه مهمی در توجه بین المللی به اوضاع سوریه است. طرف های منطقه ای و بین المللی در چند ماه گذشته بر افزایش تلاش های دیپلماتیک خود برای حصول تفاهم مشترک درباره راه های تحقق راه حل سیاسی بحران مصیبت بار سوریه که از پنج سال گذشته در این کشور ادامه دارد، تاکید داشتند.
وی افزود: این بحران پیامدهای خطرناکی برای منطقه و جهان به ویژه در دو بعد بشردستانه و امنیتی داشته است. بخش انسانی این بحران باعث آواره شدن میلیون ها سوری در داخل و خارج از این کشور شده است و در بخش امنیتی نیز باعث گسترش فعالیت گروهک تروریستی داعش، جبهه النصره و دیگر گروه های تروریستی و تندرو شده است.
به گفته جوده تلاش های بین المللی به شکل گیری گروه بین المللی حمایت از سوریه منجر شده است. در این زمینه از تلاش های جان کری وزیر خارجه آمریکا و سرگئی لاوروف همتای روسی وی بر تحقق این روند تشکر می کنم. امیدواریم این روند باعث اجرای راه حل سیاسی در سوریه شود.
وزیر خارجه آنگولا در نشست شورای امنیت پس از تصویب قطعنامه سوریه گفت: از همه طرف ها می خواهیم به بندهای قطعنامه شورای امنیت درباره سوریه پایبند باشند.
وی افزود: حملات تروریستی جامعه بین المللی را بر آن داشت تا پیامدهای ادامه یافتن درگیری های مسلحانه را درک کند.
وزیر خارجه اسپانیا در نشست شورای امنیت پس از تصویب قطعنامه سوریه اعلام کرد: جنگ در سوریه پیامدهای مختلف منطقه ای و بین المللی داشته است.
وی گفت: با قدرت در جنگ علیه سازمان دولت اسلامی(گروهک تکفیری صهیونیستی داعش) در مرحله آینده شرکت خواهیم کرد.

پشت پرده ائتلاف نظامی عربستان

به نقل از پایگاه خبری شبکه العالم، "مجتهد" که برخی او را به سبب افشای پشت پرده های دربار، از شاهزاده های سعودی می دانند؛ امروز(سه شنبه) تاکید کرد ائتلافی که ریاض مدعیِ تشکیلِ آن با هدف مبارزه با تروریسم شده است؛ از حد تفاهم شفاهی با مسئولان کشورهای عضو فراتر نخواهد رفت.

وی خاطر نشان کرد: ائتلاف نظامی اسلامی که محمد بن سلمان جانشین ولیعهد عربستان آن را اعلام کرد؛ فاقد دستور کار، نیروهای مشترک، هماهنگی نظامی، آیین نامه اداری و تشکیلات سازمانی است. این ائتلاف همچنین فاقد حداقلِ بایسته های ائتلاف هاست که از میان آن ها می توان به مشخص کردن هدف قابل سنجش، تعریف هم پیمان و دشمن، تعریف واکنش احتمالی و غیراحتمالی اشاره کرد.

مجتهد،"ائتلاف نظامیِ اسلامی" به ریاست عربستان را، صرفاً تفاهمی شفاهی با مسئولان کشورهای مذکور، درباره تروریسم دانست و خاطرنشان کرد که این ائتلاف، از حد هماهنگی اطلاعاتی و سیاسی به رهبری آمریکا، فراتر نخواهد رفت.

وی علت دور برداشتنِ بن سلمان در ارائه "این طرحِ توخالی را ناخرسندی وی ازاستقبال غرب از عملکرد محمد بن نایف" دانست که "غرب او را قهرمانِ مبارزه با تروریسم می شمارد و به همین سبب او را شایسته رهبری عربستان می داند."

این فعال سیاسی سعودی علتِ دیگرِ ارائه این طرح را "ناخرسندی بن سلمان از گزارش هایی دانست که او را کودکی جسوروخطری برای عربستان می شمارند، به ویژه گزارش هایی که سازمان اطلاعات آلمان و برخی روزنامه های آمریکایی منتشر کردند.

وی سپس تاکید کرد که این طرحِ بن سلمان، به طور خلاصه، یک حرکتِ نمایشی ناامید کننده است که بازتاب دهنده خودکشی ِ بن سلمان در اثباتِ توانمندتر بودن از محمد بن نایف در راضی نگه داشتن غرب است. گویی بن سلمان با اعلام تشکیل این ائتلاف، به آمریکا و غرب می گوید: اگر بن نایف در عربستان بر تروریسم پیروز شد، من در تمام جهان اسلام بر تروریسم پیروز خواهم شد.

مجتهد در پایان خاطر نشان کرد که بن سلمان، تاکنون موفق شده است تمامی اختیارات بن نایف را از او بگیرد؛ جز اختیارات امنیتی که آمریکا از آن پشتیبانی می کند. به همین سبب تصمیم گرفت با اعلام تشکیل این ائتلاف، اختیارات امنیتی بن نایف را دور بزند.