به گزارش خبرنگار خبرگزاری فارس در یمن، ایادی نفاق و کینه با تشکیل ائتلافی از 13 ماه پیش تاکنون یمن و مردم آن را به خاک و خون کشیدند تا اختیار را از آنها سلب کرده و تسلیمشان کنند اما فراموش کردند که یمن در طول تاریخ، آزادگی و اقتدار خود را به رغم همه دردها و جراحتها ثابت کرده است.
کشورهای عربی با خیانت به هویت عربی و فروش وجدان خود به کمترین بها، خون برادران یمنی را که گناهی جز دفاع از ارزشها و تمامیت ارضی کشورشان را نداشتند به زمین ریختند.
امارات یکی از مهرههای اصلی عربستان در ائتلاف نظامی در حملات علیه یمن است که هفته گذشته به زبان «انور قرقاش» وزیر مشاور در امور وزارت خارجه خود اعلام پایان عملیات نظامی امارات در یمن را اعلام کرد.
اعلام پایان حضور نیروهای نظامی امارات در یمن که نشانه شکاف در ائتلاف سعودی است، آنقدر برای ریاض سنگین بود که انور قرقاش هنوز یک روز نگذشته بود حرف خود را پس گرفت و گفت: رسانهها منظور من را اشتباه برداشت کردند. ما هنوز در جنگ هستیم و نیروهای ما در مناطقی از یمن حضور خواهند داشت.
در هر حال این تغییرات ناگهانی در مواضع نیروهای تشکیل دهنده ائتلاف سعودی بی سابقه نیست، «محمد بن نایف»، ولی عهد سعودی در اوایل ژوئن گذشته شکست کشورش در یمن و سوریه را اعلام و تاکید کرد که عملیات طوفان قاطعیت به درازا کشیده و از اهداف خود خارج شده است اما ساعاتی از انتشار این خبر در سایت اینترنتی روزنامه الوطن سعودی نگذشته بود که از هک شدن این سایت خبر دادند، قضیه ای که جنجال گستردهای را به همراه داشت.
در سومین حادثه مشابه خبرگزاری «پترا» اردن خبری را منتشر کرد مبنی بر اینکه «محمد بن سلمان»، 10 درصد از هزینه تبلیغات هیلاری کلینتون نامزد دموکرات انتخابات ریاست جمهوری آمریکا را تامین میکند اما ساعاتی بعد این خبر را تکذیب و از هک سایت اینترنتی خود خبر داد که این وقایع نشانه هراس عربستان از خیانت رئیس جمهور جدید آمریکا بود.
مجموعه این رخدادها نشانگر سردرگمی و آشفتگی ائتلاف سعودی در نتیجه شکست در جنگ یمن و بازتابهای منفی آن بر جایگاه و وجهه رژیم آل سعود، شریک اماراتی و دیگر شرکای آن است.
اعلام پایان مشارکت نیروهای امارات در ائتلاف عربستان از تشدید جنگ پنهان در صفوف ائتلاف سعودی خبر میدهد و پس گرفتن این تصمیم، رسواگر ترس ائتلافی است که نمیتواند درباره پایان عملیات نظامی یا تغییر اولویتهای خود حرفی بزند.
امارات به دنبال بیرون کشیدن خود از باتلاقی است که با تصمیم آمریکا و اسرائیل در آن فرو رفته است برخی میپرسند امارات با چه باتلاق و خطری مواجه است اما واقعیت نشان میدهد که امارات توسط داعش و القاعده که ساخته عربستان و تفکرات وهابی است، در دام عربستان افتاده است.
عناصر القاعده چند روز پیش با موشکهای حرارتی که از عربستان گرفتهاند سه هواپیمای اماراتی را ساقط کرد تا شدت کینه سعودیها از امارات به دلیل ترس از گسترش سیطره آن بر مناطق پهناوری از جنوب یمن مشخص شود.
اظهارات اخیر انور قرقاش درباره پایان حضور نظامی در یمن جنگ پنهان عربستان و امارات را آشکار ساخت بخصوص که به دنبال آن برخی مقامات سعودی و در راس آن عادل الجبیر، گفتند امارات هنوز در جنگ یمن حضور دارد و از کشورهای اصلی ائتلاف سعودی است.
سخنان ضد و نقیض اعضای ائتلاف سعودی که در ریختن خون فرزندان ملت یمن شریک هستند نشانه آغاز فروپاشی این ائتلاف است، امارات احساس میکند که به باتلاق خطرناکی کشیده شده که باید تا ابد در آن دست و پا بزند، همان گونه که عربستان هم در این باتلاق گرفتار آمده است امارات به دنبال خروج از این باتلاقی است که به رغم هزینههای سرسام آور، فایدهای نداشته و هم اکنون به دنبال خروج آبرومندانه از آن است.
عربستان تلاش میکند امارات را در باتلاق جنگ یمن نگاه دارد تا تنها نمانده و پیامدهای 450 روز حملات وحشیانه به یمن و کشتار زنان و کودکان و نابودی زیر ساختهای این کشور را بر امارات نیز تحمیل کند.
ممکن است این سوال اذهان ناظران پرونده یمن را به خود مشغول کند که آیا ائتلاف سعودی متوجه شده که توسط آمریکا و اسرائیل در باتلاق جنگ یمن گرفتار آمد تا بیش از پیش ضعیف و در نهایت نابود شوند.
ائتلاف سعودی امروز به سخن سید حسن نصر الله دبیر کل حزب الله رسیده که در ابتدای تجاوز یمن اعلام کرد آمریکاییها و صهیونیستها ائتلاف سعودی را به باتلاقی کشاندهاند که هرگز قادر به خروج از آن نخواهند بود.
سید حسن نصر الله گفته بود ائتلاف سعودی خودش از درختی که از آن بالا رفته پایین بیاید قبل از اینکه پایین آمدن از این درخت، دشوار و هزینهبردار شود.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری فارس، راهبرد آمریکا در عراق و منطقه آنقدر اهمیت دارد که ابزار اجرای این راهبرد را مورد توجه قرار دهند. از سال 2012 که استراتژی امنیتی و نظامی آمریکا در خاورمیانه بر جنگ نیابتی و ابزار تروریسم تکفیری قرار گرفت، هیچگاه آمریکا از حمایت برنامهریزیشده از این تروریسم تکفیری دست برنداشته است. حفظ تروریسم تکفیری برای آمریکا به اندازهای است که گاهی در سوریه، برای متوقف کردن و یا مردد کردن برنامه عملیاتی روسیه، کار به خط و نشان هم کشیده شده است و نمونه روشن آن در مورد جبههالنصره و بقیه گروههای جیشالفتح است که در هفتههای اخیر آمریکا مانع عملیات هوایی بر شدت روسیه علیه آنها شده است تا بتوانند در محور جنوبی غربی حلب پیشروی مؤثر از خود نشان دهند.
در عراق نیز با اینکه نیروهای مسلح و امنیتی عراق از توانمندی خوبی برخوردارند، ولی همگی اذعان میکنند که نیروهای الحشدالشعبی عراق از صلابت و استحکام ویژهای برخوردارند و در هر محوری وارد میشوند، داعش چارهای جز فرار و اختفاء ندارد. به همین دلیل نیروهای آمریکایی بارها اقدام به بمباران واحدهای نظامی الحشدالشعبی در استانهای مختلف کردهاند و حتی در قوانین و آئیننامههای فروش تسلیحات به ارتش عراق تأکید دارند که سلاحهای واگذارشده به ارتش عراق نباید در اختیار الحشدالشعبی قرار گیرد و همواره در مورد نقش این نیروی نظامی قدرتمند و مشارکت در آزادسازی از دست داعش هشدار دادهاند. همانطور که در عملیاتهای قبلی با حضور الحشدالشعبی مخالفت کرده بودند، برای حضور در عملیات فلوجه هم مخالفت کردند، که نهایتاً این توافق انجام گرفت که یگانهای الحشدالشعبی وارد شهر فلوجه نشده و صرفاً به محاصره کامل فلوجه اقدام کنند، ولی اگر نیاز شد وارد شهر شوند!!
در شهر تکریت که در چند مرحله عملیات نظامی انجام گرفت، الحشدالشعبی توانست تا مرحله ما قبل آزادی کامل به پیش برود، ولی پس از مداخله آمریکاییها و فرود هلیکوپترهایشان که اقدام به خارج کردن سران و نیروهای داعش کردند، نیروهای نظامی وارد تکریت شدند و تقریباً تلفات داعش اعداد بسیار کمی را شامل میشد که مقاومت آنها در تکریت باید به تعداد بیشتری از داعشیها متکی میشد، یعنی تکریت آزاد شد و تعدادی از داعش کشته شدند، ولی سران و نیروهای اصلی داعش توسط آمریکا در لحظات آخر از تکریت خارج شده و سپس تکریت سقوط کرد.
در مورد فلوجه که داستانهای زیادی از مقاومت در مقابل آمریکاییها مطرح است، وقتی عملیات پاکسازی و محاصره فلوجه توسط الحشدالشعبی با قدرت و سرعت آغاز میشود و تا دیوارهای شهر ادامه مییابد، الحشدالشعبی در بیرون شهر میماند و نیروهای واکنش سریع و پلیس فدرال وارد شهر میشوند که تقریباً فلوجه را آزاد کردهاند و باید پاکسازی شهر را کامل کنند. سوال این است که داعشیها فلوجه کجا رفتند و چه کسی آنها را نجات داده است؟ تعداد تلفات داعشیها و تجهیزات آنها و سران اصلی داعش که در شهر بودند، یا باید در بین تلفات و زخمیها باشند و یا باید به نحوی از شهر خارج شده باشند. حال سوال این است که این افراد توسط چه کسانی و چگونه از فلوجه خارج شده و از چه مسیری نجات داده شده و به چه منطقهای منتقل شدهاند؟ باز هم تصاویری از هلیکوپترهای آمریکایی در فلوجه وجود دارد که با تعداد قابلتوجه در منطقه داعش فرود و برخاست داشتهاند. البته برخی گزارشها هم، از هماهنگی برخی عشایر سنی این منطقه که در انتقال و جابهجایی داعشیها مؤثر بودهاند سخن میگویند. نکته مهمتر اینکه داعشیهای محلی و یا بعثی که همراه با اهالی که از شهر خارج شدهاند و یا کسانی که در شهر باقی ماندهاند، همانهایی خواهند بود که مجدداً شهر فلوجه را آلوده به اقدامات تروریستی کرده و یا خود را برای فاز سیاسی در عراق آماده میکنند و بهعنوان هستههای خفته کار ویژه خواهند داشت. دستگاههای امنیتی عراق همانگونه که در عملیاتهای نظامی ابتکار عمل را در دست داشتند، در عملیاتهای امنیتی و اطلاعاتی برای حفظ امنیت مردم عراق و خشکاندن ابزارهای تروریستی آمریکا و آل سعود هم باید دست برتر و ابتکار را حفظ کنند.